Loading...

شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 1 تا 50 را در قسمت اول بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 51 تا 100 را در قسمت دوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 101 تا 150 را در قسمت سوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 151 تا 200 را در قسمت چهارم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 201 تا 250 را در قسمت پنجم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 251 تا 300 را در قسمت ششم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 301 تا 350 را در قسمت هفتم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 351 تا 400 را در قسمت هشم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 401 تا 450 را در قسمت نهم بخوانید


451. واسه گلي خاک گلدون شو ، كه اگه يه روز به خورشيد هم رسيد ، يادش باشه چطوري رسيده ...

452. از طرف اوني كه: تنهاست ، تنها اومده ، تنها ميره ، تنهاش ميذارن ، تنها نميذاره ، تنها يک آرزو داره ، اونم اينه كه تو تنهاش نذاري ...

453. اگر پادشاه عالم شوي ، باز هم گداي مادري ...
454. ما غم زده ي شهر خرابيم / گر مي نخوريم خانه خرابيم

ما ز كس و كسي كينه نداريم / يک شهر پر از دشمن ، يک دوست مثل تو داريم ...

455. يادته بچه بوديم ميگفتيم: ايشالله عروسيتون ... ، حالا شده عروسيمون تشريف بيارين عروسيمون ...

456. ميدوني دليل كسوف و خسوف چيه؟... ، چون ماه و خورشيد واسه ديدنت دعوا ميكنن !...

457. از شمع سه چيز آموختم: ايستاده بميرم ، بي صدا بميرم ، به پاي دوست بميرم ...

458. خورشيد ، امضاي خداست بر حاشيه آسمان ، به دليل يکرنگي آسمان !...

459. عشق مانند آدامس است: ابتدا شيرين بعد دوست داشتني و بعد تكراري و بعد تلخ و بعد دور انداختني است !...

460. هرگز خودت را بنده ديگري مساز که خدا تو را آزاد آفريده است ...

461. چه حکمتي است که مرداب ماندني است و هر کس که مثل چشمه زلال است ، فکر رفتن از ينجاست ...

462. غربت را نبايد در الفباي شهر غريب جستجو كرد ، همين كه عزيزت نگاهش را به ديگري فروخت ، تو غريبي ...

463. تنها مرگ است که دروغ نمي گويد !...

464. اگه نمي توني بالا بري ، سيب باش ، تا با افتادنت انديشه ها را بالا بري !...

465. خيره شدن در چشم هايت تجربه اي است که به تکرارش مي ارزد ...

466. در شگفتم كسي كه از بالادست خود كمک مي خواهد ، چرا به زير دستان خود كمک نمي كند ؟!...

467. مردان بزرگ به خود سخت مي گيرند و مردان کوچک به ديگران !...

468. انتخاب با خودته ... ، ميتوني بگي: صبح بخير خدا جون ، يا اينكه: خدايا بخير كن صبح شد !...

469. تفاهم يعني: توانائي تحمل تفاوت ها ...

470. مرا اندكي دوست بدار ، ولي طولاني ...

471. ما به هم نمي رسيم مي گيم: سرنوشته ، به هم مي رسيم مي گيم: تقديره ... ، پس اين وسط خودمون چي كاره ايم ؟!...

472. هرگاه بتوانم بعد از شكست لبخند بزنم ، شجاع خواهم بود. (ناپلئون)

473. در جهان تا مي تواني ساده و يک رنگ باش ، فرش از صد رنگ بودن زير پا افتاده است ...

474. وقتي به دنيا آمدم آنقدر جا خوردم كه تا دو سال قدرت حرف زدن نداشتم !!

475. گرفتاري انسانها از جهل نيست ،‌ از تنبلي است. (افلاطون)

476. به نام خدا خالق انسان ، به نام انسان خالق غم ها ، به نام غم ها به وجود آورنده ي اشک ها ، به نام اشک تسكين دهنده ي قلب ها ،‌ به نام قلب ها ايجاد گر عشق و به نام عشق زيباترين خطاي انسان ...

477. تو ابتداي خوش ماجراي من بودي ، اي انتهاي بد ماجرا ، خداحافظ ...

478. حاجي به طواف كعبه رفت و باز آمد ، ما به قربان تو رفتيم و همانجا مانديم !...

479. رک گوئي با ملاحظه گري ، سياست است و رک گوئي بدون ملاحظه گري ، حماقت ...

480. من براي سالها مي نويسم ، سالها بعد كه چشمان تو عاشق مي شوند ، افسوس كه قصه مادر بزرگ درست بود ... ، هميشه يكي بود و يكي نبود !...

481. گاه يک لبخند آنقدر عميق ميشود كه گريه ميكنم

گاه يك نگاه آن چنان سنگين است كه چشمانم رهايش نميكنند

گاه يك عشق آن قدر ماندگار است كه فراموشش نميكنم ...

482. چنان زندگي كن ، كساني كه تو را مي شناسند و خدا را نمي شناسند ، به واسطه آشنائي با تو ، با خدا آشنا شوند ...

483. من از ياد عزيزانم دمي غافل نمي مانم ، نمي دانم عزيزانم ز من يادي كنند يا نه ؟...

484. به پاکي صدف باش تا سخنت مرواريد شود ...

485. چهار چيز را در چهار جا حفظ كن: شكمت را بر سر سفره مردم ، زبانت را در جمع ، دلت را در نماز و چشمت را در خانه دوست ...

486. هميشه قبرستاني در قلبت براي خاكسپاري خطاي دوستانت بساز !...

487. اگه دلت گرفت بشين به اندازه ي تمام دلتنگي هايت گريه کن. براي اينکه کسي اشکاتو نبينه ماهي کوچکي شو و به ته دريا برو ، ديگه نه کسي صداتو مي شنوه و نه اشکاتو مي بينه ... ، حالا فهميدي چرا آب دريا شوره ؟!

488. آنكه چشمان تو را اينهمه زيبا ميكرد / كاش از روز ازل فكر دل ما ميكرد

يا نمي داد به تو اينهمه زيبائي را / يا مرا در غم عشق تو شكيبا ميكرد ...

489. در زندگي اختيار بادها در دست ما نيست ، اما اختيار بادبانها در دست خودمان است ...

490. چون ما هيان که از عمق وسعت دريا بي خبرند عظمت و ژرفاي عشق تو را نمي شناسم ، فقط ميدانم که معبود اين دل خسته هستي و اگر ديده از من بر گيري خواهم مرد ...

491. حتي با اهرام ثلاثه بر دوش هم مي شود راه رفت ، تنها به شرطي كه پاي عشق در ميان باشد ...

492. فراموش نكن ؛ قطاري كه از ريل خارج شده ممكن است آزاد باشد اما راه به جائي نخواهد برد !...

493. عكستو برام بفرست مي خواهيم ورق بازي كنيم ، آخه دلمون گم شده !!

494. شكست اگر دل من ، به فداي چشم مستت ... ، فقط با كفش بيا روش شكسته هاش تو پات نره !...

495. اي عشق شكستيم ، مشكن ما را ... ، اينگونه به خاک راه ميفكن ما را

ما در تو به چشم ياري مي نگريم ، اي دوست مبين به چشم دشمن ما را ...

496. يه تريلي ارادت داريم خدمت شما ... ، خاليش كن تريلي بعدي تو راهه !!

497. از بم خرابتر در ايران نداريم ، اندازه بم خرابتم !...

498. خوبي كه از حد بگذرد ، ابله خيال بد كند ...

499. ميگن: لبخند ربطي به مرگ نداره ... ، ولي تو بخند تا من برات بميرم !...

500. تو به اندازه ي تنهائي من خوبي و من به اندازه ي خوب بودن تو تنهايم ...



شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 1 تا 50 را در قسمت اول بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 51 تا 100 را در قسمت دوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 101 تا 150 را در قسمت سوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 151 تا 200 را در قسمت چهارم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 201 تا 250 را در قسمت پنجم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 251 تا 300 را در قسمت ششم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 301 تا 350 را در قسمت هفتم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 351 تا 400 را در قسمت هشم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 401 تا 450 را در قسمت نهم بخوانید


401. تقديم به تو ... كه من دريائي را ... به مردابي عميق بدل كردي ...

402. يكي ميدونه كه دوستش داري ، يكي نميدونه دوستش داري ، بيچاره اوني كه فكر ميكنه دوستش داري !!
403. آمدي چه زيبا ...

گفتم: دوستت دارم چه صادقانه / آغوشم برايت باز شد چه ابلهانه

با تو خوش بودم چه كودكانه / همه چيزم شدي چه حقيرانه

به خاطر يک كلمه مرا ترک كردي چه ناجوانمردانه / واژه غريب خداحافظي به ميان آمد چه بيرحمانه

و من سوختم چه عاشقانه ، ولي من هنوز دوستت دارم ...

404. سخن دروغ مانند برف است كه هر چه آن را بغلتاني بزرگتر مي شود ...

405. به غضنفر ميگن: زلزله كه اومد فهميدي ؟... ميگه: نه ، من روم اون طرف بود !!

406. عشق تو تعطيلي نداره ؟!... به فكر خودت نيستي ، فكري براي خستگي ما بكن ، ما هر روز تا دير وقت عاشقيم ...

407. يه روز دوتا جوجه عاشق همديگه ميشن اما وقتي بزرگ شدند هردو خروس شده بودن !...
پس تا جوجه اي عاشق نشو !!...

408. هر گاه ديدي در اوج قدرت هستي به حباب فکر کن !...

409. خيلي ها مترسک رو دوست ندارن چون پرنده ها رو مي ترسونه ، ولي من دوسش دارم چون تنهايي رو درک مي کنه ...

410. بخنديم ، اما سرمايه خنده ما گريه ديگران نباشد ...

411. چنان كاري غمت با قلب من كرد / كه موج زلزله با ارگ بم كرد !!...

412. چه بي تابانه مي خواهمت اي دوري ات آزمون تلخ زنده به گوري ...

413. من از زمان ، نردبان درست مي كنم براي موفقيت ، نه كاناپه اي براي استراحت !...

414. منتظر باش اما معطل نشو ، تحمل كن اما توقف نكن ، قاطع باش اما لجباز نباش ، صريح باش اما گستاخ نباش ، بگو آره اما نگو حتما ، بگو نه ولي نگو ابدا ...

415. خنده بر لب مي زنم تا كس نداند راز من ، ور نه اين دنيا كه ما ديديم خنديدن نداشت ...

416. آسمون هرچي که داره ، ماه و خورشيد و ستاره / اگه چشماتو ببينه پيش چشمات کم مياره ...

417. خوشت بياد ، خوشت نياد ، اشک غم از چشات بياد / اون سر دنيا كه بري ، اين دل من باهات مياد !...

418. به جستجوي تو هر شب از شب گذشته آماده ام ...

419. آدم وقتي به دنيا مياد هزارتا آرزو داره ، ولي وقتي از دنيا ميره فقط يه آرزو داره ... اين كه يه فرصت دوباره داشته باشه !...

420. بين گل مريم و گل ياس دعواي شديدي در گرفت. پس از چند لحظه هر دو گلبرگهاشون پرپر و وجودشون خاموش شد ... در كنج باغ ، كاكتوس زيركانه لبخند مي زد ...

421. ببخشيد شما ميدوني خونه ي ما کجاست؟! آخه من يهويي تو چشات گم شدم !!...

422. پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت / بيچاره از اين عشق فقط سوختن آموخت

فرق من و پروانه در اين است: پروانه پرش سوخت ، ولي من جگرم سوخت ...

423. دنيا زنگ تفريح نيست ساعت بعد حساب داريم !...

424. خيلي ها از من متنفرن ... ، اما مهم نيست ...

مهم منم و ين که من دارم به کوري چشم همه ي دشمنام نفس مي کشم ...

425. اگه زندگي رو دوست داشتم هيچوقت موقع تولد گريه نميكردم !...

426. اي وارث شكوفه هاي باران ، بدان كه نبض خاطراتم هر لحظه به ياد تو مي زند ...

427. وقتي داري گناه ميکني ، اول سمت چپ رو نگاه ميکني ، بعد دست راستت رو نگاه ميکني ، اگه کسي نبود اون وقت گناه رو انجام ميدي ... ، چي مي شد اگه همون لحظه يه نگاهي هم به بالا ميکردي ؟...

428. از دست زمانه تير بايد بخوري ، دائم غم ناگزير بايد بخوري

صد مرتبه گفتم: عاشقي كار تو نيست ، بچه تو هنوز شير بايد بخوري !!

429. از اون وقت که ماه نگهبان شب شد و خورشيد نگهبان روز ، اونها ديگه همديگه رو نديدن. احساس مسئوليت گاهي عشق رو مي کشه ...

430. تا سگ نشوي ، کوچه و بازار نگردي ، هرگز نشوي گرگ بيابان حقيقت ...

431. جان چه باشد که فدي قدم دوست کنم ، ين متاعيست که هر بي سر و پيي دارد ...

432. اگه فكر كردي برام خيلي عزيزي و دلواپستم ، اگه نبينمت مي ميرم ... ، درست فكر كردي عزيزم !!...

433. نمي دانم به دارم يا به بارم؟ ، هزاران قصه ناگفته دارم / فقط يک جمله مي گويم برايت: در آوردي دمار از روزگارم !!

434. جرج آلن: اگر كسي را دوست داري به او بگو ، قلبها معمولاً با كلماتي كه ناگفته می‌مانند ، می‌شكنند ...

435. خدايا مگذار آرزوهاي غلط ، شرافت بندگانت را به سخره بگيرند ...

436. يه دختر با هزارتا آرزو با يه پسر دوست ميشه در حالي كه يه پسر با يه آرزو با هزارتا دختر دوست ميشه !...

437. چقدر عجيبه كه: تا وقتي مريض نشي كسي برات گل نمياره ...

تا گريه نكني كسي نوازشت نميكنه ... ، تا فرياد نزني كسي به طرفت بر نميگرده ...

تا قصد رفتن نكني كسي به ديدنت نمياد ... ،‌ تا وقتي نميري كسي تو رو نميبخشه ...

438. خديا ، چيزي را از من بگير که تو را از من گرفته ...

439. هيچ چيز مانند زبان سزاوار زندان نيست !...

440. تا عاقل رفت پل بسازد ، ديوانه از آب گذشت !...

441. گريه کردم تا بدوني زندگي بي غم نمي شه / اگه دستمو بگيري از غرورت کم نمي شه ...

442. گل سرخ فقط يراي افرادي خوار دارد كه در صدد بر مي آيند آن را بچينند ...

443. فرق تقدير و جنون رو هيچ كسي به من نگفت ... ، بذار اتفاق آخر واسه هردومون بيفته ...

444. دنيا را بد ساخته اند: کسي را که دوست داري ، تو رادوست نمي دارد

کسي که تو را دوست دارد ، تو دوستش نمي داري

اما کسي که تو دوستش داري و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئين هرگز به هم نمي رسند و اين رنج است ...

445. گفتي: برو ديگه خوابم رو ببين ... ، اما فكرش رو نكرده بودي كه بدون تو خواب ندارم !...

446. خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که بينديشيم مي توانيم همه چيز را در يک روز به دست آوريم ؟...

447. هر چقدر با پاک كن فراموشي روي اسمت كشيدم ، پاک نشد ... ، نمي دونم ايراد از پاک كن من بود يا قلم عشق تو !...

448. ما گذشتيم و گذشت آنچه تو با ما كردي ، تو بمان با دگران ، واي بحال دگران !!...

449. كاشكي مانيتورت بودم ، هميشه رخ به رخت بودم ...

450. در جواني به خود گفتم: شير ، شير بود گرچه پير بود

چون به پيري رسيدم دانستم كه پير ، پير بود گرچه شير بود ...


شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 1 تا 50 را در قسمت اول بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 51 تا 100 را در قسمت دوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 101 تا 150 را در قسمت سوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 151 تا 200 را در قسمت چهارم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 201 تا 250 را در قسمت پنجم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 251 تا 300 را در قسمت ششم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 301 تا 350 را در قسمت هفتم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 351 تا 400 را در قسمت هشم بخوانید


351. قاصدكي از راه رسيد ، خبري از تو نداشت ، بيرحمانه پرپرش كردم تا عبرتي باشد براي قاصدكهاي فردا ...

352. ميدوني فرق تو با عزرائيل چيه؟! ... ... ... ... عزرائيل رو ببينم ميميرم ، تو رو نبينم ميميرم !...

353. اين جهان پر از صداي حركت پاهاي مردمي است كه همچنان كه تو را ميبوسند ، طناب دار تو را مي بافند !...
354. زيباترين عروسک دنيا توئي ، قبول ، زيباترين حقيقت دنيا كه نيستي ، حالا سرت شلوغه ، شلوغست و غافلي ده سال ديگر اين بت زيبا كه نيستي !...



355. دلم مي خواست به دلت بگه كه خيلي دلش براي دلت تنگ شده ... ، چون موبايل نداشت به من گفت كه اس.ام.اس بزنم ... ، تو هم اينو واسه دلت بخون ...

356. نا مهرباني را هم از تو دوست خواهم داشت ، بيهوده ميكوشي كه مهربان باشي اي دوست ...

357. هر آنكس كه در اين حلقه نيست زنده به عشق ، بر او نمرده به فتواي من نماز كنيد !...

358. پاي مورچه رو تصور كن ... ، حالا تصور كن جوراب كرده پاش !... ، حالا تصور كن جورابش سوراخه !... ، دلم برات اندازه سوراخ جوراب مورچه شده !!...

359. صبح بي تو رنگ بعد از ظهر يک آدينه دارد ، بي تو حتي مهرباني حالتي از كينه دارد ...

360. ميدونم نگاهت فروشي نيست ، قرض كه ميدي ؟!...

361. آنچنان زي كه چو از حادثه بر باد روي ، حسن معني نگذارد كه تو از ياد روي ...

362. زندگي دو نيمه است: اولي در انتظار نيمه ي دوم ، نيمه ي دوم در حسرت نيمه ي اول !...

363. ديگه به اين شماره اس.ام.اس نده ، زنگ هم نزن ، اصلا شوخي نميكنم ... ، مي خوام اين خط رو بفروشم ... ... ... ... با پولش نازت رو بخرم !...

364. اي تماشائي ترين مخلوق خاكي در زمين ، آسماني ميشوم وقتي نگاهت ميكنم !...

365. آنانكه زندگي را بستري از گل سرخ مي دانند هميشه از خارهاي آن شكايت دارند ...

366. اگر كسي واقعا دوستت داشته باشه ، بيشتر از اينكه بهت بگه دوستت دارم ، ميگه مواظب خودت باش ... ، پس مواظب خودت باش ...

367. من از طرز نگاه تو اميد مبهمي دارم / نگاهت را مگير از من ، كه با آن عالمي دارم ...

368. دوست داشتن كسي كه سزاوار دوستي نيست ، اسراف در محبت است ...

369. روي گلهاي نرگس با يه مداد قرمز / هزار دفعه نوشتم ... ، زندگي بي تو هرگز ...

370. يه روز يه گل به خدا گفت: چرا گلهاي زيبا همه خار دارند ؟... ، خدا گفت: نه ، يه گل زيبا هست كه خار نداره ... ولي صداش نكن چون داره الان اس ام اس ميخونه !...

371. خدايا ، به من رفيقي بده كه با من گريه كند ، دوستي كه با من بخندد رو خودم پيدا خواهم كرد ...

372. سلامي به سلامتي باغچه ، كه خاكش منم ، گلش توئي و خارش هر چه نامرده ...

373. اشتباهي كه همه عمر پشيمانم ار آن ، اعتماديست كه به مردم دنيا كردم ...

374. شادي بهانه ايست براي زندگي ، زندگي پر بهانه اي برايت آرزو ميكنم ...

375. مردها همواره دوست دارند كه اولين عشق يک زن باشند اما زنها دوست دارند كه آخرين عشق يک مرد باشند !...

376. بزرگترين آرزوي عاشق اين است كه كوچكترين آرزوي معشوقش باشد ...

377. اگه كسي ميگه برات ميميرم ، دروغ ميگه ... ، حقيقت رو كسي ميگه كه برات زندگي ميكنه ...

378. تو + عشق = زندگي

زندگي + تو = آرامش

من – تو = ديونگي

عشق + ديونگي = تو

زندگي – تو = مرگ ...

379. حرفي رو بزن كه بتوني بنويسي ، چيزي رو بنويس كه بتوني پاشو امضا كني ، چيزي رو امضا كن كه بتوني پاش بايستي ...

380. سايه ام بهترين همراه من خاكي است ... پس چرا بي سايه پا بر كوچه بگذارم ؟!...

381. كريستال ... ، كوكائين ... ، حشيش ... ، ترياک ... ، سيگار ... ، اينها رو ميشه ترک كرد ، ولي تو رو نه !!...

382. اگه بگم خرابتم ، قول ميدي تعميرم کني!! ...

383. تن مرد و نامرد يكيست ، روزگار بايد بگذرد تا ببيني مرد كيست ...

384. زندگي معلم بي رحميست كه اول امتحان مي كند بعد درس ميدهد !...

385. اگه يه نفر برات اس ام اس خالي فرستاد ، اينو بدون آنقدر دوستت داره كه نمي دونه چي بگه !...

386. سلام يه خبر فوري ... ... بالاخره من هم زن گرفتم ... يه هم زن برقي !!

387. خدايا كمكم كن كه اگر چيزي رو شكستم ، دل نباشه ...

388. عشق كليد شهر قلب است ، به شرط آنكه قفل دلت هرز نباشد كه با هر كليدي باز شود !...

389. ميگن: اين دنيا كوچيكه ، بخت ما هم ميرسه / كوه به كوه نميرسه آدم به آدم ميرسه

اما من يكي رو گم كردم و پيداش نميشه / واسه پيدا كردنش كسي به دادم ميرسه ؟...

390. خداوندا دستانم خالي اند و دلم غرق در آرزوها ... ، يا به قدرت بيكرانت دستانم را توانا گردان يا دلم را از آرزوهاي دست نيافتني خالي كن ...

391. شکسپير: هميشه به کسي فکر کن که تو رو دوست داره ، نه کسي که تو دوسش داري ...

392. اگه ديدي كسي به شكمت لگد زد ناراحت نشي !... ، چون خيلي توپي !...

393. زندگي آن قدر عجيب نيست که شما تصور مي کنيد ، زندگي آن قدر عجيب است که شما نمي توانيد تصور کنيد !...

394. هميشه وقتي فكر مي كنيم براي سوال هاي زندگي جواب پيدا كرديم ، سوال ها عوض مي شوند ...

395. تو شهر غضنفر براي اولين بار چرخ و فلک نصب مي كنند. چند روز بعد غضنفر زنگ ميزنه شهرداري و ميگه: دستتون درد نكنه از وقتي اون پنكه رو تو شهر نصب كردين ، هوا خنک شده !!

396. بهت حسوديم ميشه... چون قلبم به جاي اينکه اول براي خودم بتپه براي تو مي تپه !...

397. دلم را در هم فروختم ، اما تو به شرط چاقو خريدي !...

398. شكستن يک دل چقدر قدرت مي خواهد كه پنداشتي تو قوي ترين بودي ؟...

399. هيچگاه فاصله ها حريف خاطره ها نيستند ... ، به يادتم ...

400. يك بار بهت گفتم دوستت دارم ، هزار بار گفتم خدايا غلط كردم !!


شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 1 تا 50 را در قسمت اول بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 51 تا 100 را در قسمت دوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 101 تا 150 را در قسمت سوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 151 تا 200 را در قسمت چهارم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 201 تا 250 را در قسمت پنجم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 251 تا 300 را در قسمت ششم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 301 تا 350 را در قسمت هفتم بخوانید


301. هر ستاره شبي ست که از تو دورم ، آسمان چه پر ستاره ست ...

302. از نفرت تا علاقه : يک محبت ، از دشمني تا دوستي: يک لبخند ، از جدائي تا پيوند: يک قدم ، از دوري تا صميميت: يک اس.ام.اس ...
303. نجابت يعني از باغ نگاهت به رسم عاطفه يک پونه چيدن - ميان سايه روشن هاي احساس تو را از پشت آينه ديدن ...

304. تازگي ها چه ناز شدي ، عجيبي ، عين راز شدي - تازگي ها طلا شدي ، کم شدي کيميا شدي ...

305. طفلکي مثل من داره تو روياش با تو يه قصر آرزو ميسازه ...

306. سه شمع روشن ميکنم ، اولي براي ديدنت ، دومي براي موندنت و ديگري براي بوسيدنت ، و هر سه رو خاموش ميکنم براي در آغوش گرفتنت ...

307. کي گفته پائيز اونه که باد برگها رو ميريزه ، واسه کسي که عاشقه تموم سال پائيزه ...

308. عاشقت گشتم ، گفتي عاشقان ديوانه اند/ عاقبت عاشق شدي ، ديدي تو هم ديوانه اي !...

309. از بس کويرم ، چشمم آب نمي خورد مرا سير آب کني دريا !...

310. زندگي زيباست ، گاهي زشت زشت / ناگزيرم از قبول سرنوشت ...

311. الفت شبهاي ما را روزگار از ما گرفت ، اي خوش آنروزي كه با هم روزگاري داشتيم ...

312. اين نكته رو وقتي غنچه بودم فهميدم ، تا لب به خنده باز نكني ، گل نميشي !...

313. يكي باش براي يک نفر ، نه تصويري مبهم در خاطره ها ...

314. طعنه بر خاري من اي گل بيچاره مزن / من به پاي تو نشستم كه چنين خار شدم ...

315. آنكس كه تو مي جويي ، كي خيال تو به سر دارد / بس كن اين ناله و زاري را ، بس كن ، او يار دگر دارد ...

316. هزگز فراموش مكن كسي را كه دلش را آزرده اي ...

317. چشم خشكيده داره به ناودون كوچه حسادت ميكنه ، ما به اين بغض سمج گفته بوديم: ابر بهاريم ، مارو باش !...

318. گفته بودم: چو بيايي غم دل با تو بگويم ، چه بگويم كه غم از دل برود وقتي بيايي ...

319. زندگي يعني: به تمناي نگاهي مردن ...

320. من آن خزان زده برگم كه باغبان طبيعت برون فكنده زگلشن به جرم چهره زردم ...

321. يكي بود يكي نبود ، اون كه بود تو بودي اون كه تو قلب تو نبود من بودم ، يكي داشت يكي نداشت اون كه داشت تو بودي اون كه جز تو كسي رو نداشت من بودم ...

322. روزگاريست در اين كوچه گرفتار توام / باخبر باش كه در حسرت ديدار توام

گفته بودي طبيب دل هر بيماري / پس طبيب دل من باش كه بيمار توام ...

323. اگه ميدوني در اين جهان كسي هست كه با ديدنش رنگ رخسارت تغيير مي كنه و صداي قلبت آبرويت رو به تاراج ميبرد ، مهم نيست كه او مال تو باشد ، مهم اين است كه فقط باشد: زندگي كند ، لذّت ببرد و نفس بكشد ...

324. زيرسيگاري با اينكه ميدونه سيگار دلشو ميسوزونه ، باز هم اونو تو دلش جاميده ... ، زيرسيگاريتم رفيق ...

325. كاش معشوق از عاشق طلب جان مي كرد تا هر بي سر و پاي از عشق دم نميزد !...

326. شايد راه دل از چشمها باشد ...

327. اگر دنيا نمي داند كه من غمگين تر از غمگين ترين غمهاي دنيام ، بيا يک لحظه با من باش كه من تنهاتر از تنهاترين تنهاي دنيام ...

328. بي سبب هرگز نمي گردد کسي يار کسي / يار بسيار است تا گرم است بازار کسي !...

329. بهار دوستي ما خزان نمي گيرد ، گل هميشه بهار است آشنايي ما ...

330. قانون معرفت ميگه:

با من باشي – باهاتم ... ، ديونه بشي – ديونه ميشم ... ، مريض بشي – مريض ميشم ... ، بميري – ميميرم ... ، تنهام بذاري – منتظرت ميمونم ...

331. يا به سفر زمن جدا خواهي رفت طي کرده ره مهر و وفا خواهي رفت / گيريم ز پيش نظر ما رفتي ، از گوشه ي خاطرم کجا خواهي رفت ؟!...

332. دوستم داري؟... اگه بگي نه ، نيست ميشم / Out from zist ميشم !!...

333. گفتي: به احترام گل باران باش ، باران شدم و به روي گل باريدم. گفتي: که بيا و لحظه ي مجنون باش ، مجنون شدم و زدوريت ناليدم ...

334. سنگي كه طاقت ضربه هاي تيشه را ندارد ، تنديسي زيبا نخواهد شد ... ، از زخم تيشه خسته نشو كه وجودت شايسته ي تنديس است ...

335. نميگم فراموشم نكن هرگز ، ولي گاهي به ياد آور رفيقي را كه ميدانم نخواهي رفت از يادش ...

336. حدس ميزنم شبي مرا جواب ميكني ، قصر كوچک دل مرا خراب مي كني

سر قرار عاشقي هميشه دير كرده اي ، ولي براي رفتنت عجب شتاب مي كني ...

337. خورشيد از پشت ابر بيرون نمياد ، اين ابره كه از جلوي خورشيد كنار ميره ...

338. به نيستي نمي انديشم ، چونكه نيست !...

339. همچون مگسان روي بلندي منشين ، زنبور عسل باش با گل بنشين !...

340. از ترس عشق تو دلم را آهنين كردم ، ندانستم توي ظالم دلي آهنربا داري !...

341. نپرس چقدر دوستت دارم كه واژه‌ها خيلي كمه / آخه سزاوار تو نيست اگه بگم يه عالمه ...

342. تو براي دل ما قافله سالار بودي ، خوب بسه ديگه ما ديگه واسه اين قافله بي سر و ته قافله سالار نخواستيم !...

343. آنچنان رنجي كه دنيا بر دل ما ميكند / بر دل هركس كند ، ترک دنيا ميكند

با خودم گويم كه فردا ترک دنيا ميكنم / چونكه فردا ميرسد با ديدنت ، امروز و فردا ميكنم ...

344. وقتي نگاهم ميكني آنقدر زيبا مي شوي كه آهسته در روياي من خاتون دنيا مي شوي ...

345. من آن گل را نبويم كه هر دم ديگري بويد !...

346. صد بار قسم خوردم كه نام تو را بر زبان نياورم ، ولي افسوس كه قسمم نام تو بود !...

347. در گلخانه بي گل بسته بهتر ، رها کن شاخه بي برگ و بر را ، درخت بي ثمر بشکسته بهتر ...

348. تو ميروي و خدا نگهدار تو باد ، رنجور دلم ، تن تو رنجور مباد

بعد از تو چه بر من گذرد ميداني ، خوش باش و فلک هميشه بر کام تو باد ...

349. وقتي خاطراتت زياد ميشه ، ديوار اتاقت پر عكس ميشه ، ولي هميشه دلت واسه اوني تنگ ميشه كه نميتوني عكسشو به ديوار بزني ...

350. ما بي چرا زندگانيم و آنان به چرا مرگ خويش آگاه ... (احمد شاملو)


شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 1 تا 50 را در قسمت اول بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 51 تا 100 را در قسمت دوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 101 تا 150 را در قسمت سوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 151 تا 200 را در قسمت چهارم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 201 تا 250 را در قسمت پنجم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 251 تا 300 را در قسمت ششم بخوانید


251. غروب شد ، خورشيد رفت ... ، آفتابگردان پي آفتاب گشت ... ، اما نبود ... ، يهو ستاره بهش چشمک زد ... ، گل سرش رو پائين انداخت و گفت: گلها خيانت نمي کنند ...

252. با همسر خود مثل يک کتاب رفتار کنيد و فصل هاي خسته کننده او را اصلا نخوانيد ...
253. اگر به دنبال آرامش هستيد ، به پيشنهاد هاي زندگي بر چسب خوب و بد نزنيد ...

254. در خلوت همانطور زندگي کن که در پيش جمعي ...



255. تلاش کنيم آنچه را دوست داريم به دست آوريم ، وگر نه آنچه را که به دست مي آوريم بايد دوست بداريم ...

256. بزرگترين افتخار در اين نيست که هرگز سقوط نکنيم ، بلکه در اين است که هر وقت سقوط کرديم مجددا بپا خيزيم ...

257. امروز مهمترين روز زندگي توست ، ديروز جز خاطره اي بيش نيست و فردا يک روياست ، پس امروز را درياب ...

258. سلام ، من يه بوس کوچولوي خسته و بدون جا هستم ، روي لپت جا داري من يه کم استراحت کنم !!

259. گويم: مهتاب چرا سفر به شب؟ گويد: تا کس همسفرم نشناسد ، گويم: آفتاب چرا سفر به روز ؟ گويد: تا همه ببينند هنرم ، و گويند بر من: چرا نيستي اهل سفر ؟ گويم: چون نيست همسفر ...

260. اگه يه روز يه شاپرک رو تنت نشست اونو نزنيش ! چون من آدرس زيباترين گل دنيا رو بهش دادم !!

261. خورشيد اگر گم شود از عرصه عالم ، من دست تو گيرم به لب بام بر آرم ...

262. در غربت مرا غم تنهائي نيست ، ياران عزيز آن طرف بسيارند ...

263. دستانم بوي گل مي داد ، به جرم چيدن گل گرفتنم ، هيچ کس فکر نکرد شايد گلي کاشته بودم ...

264. ميدوني قلب از جانب خدا ماموره فقط واسه يه نفر بتپه ؟... قلب من هم مامور شده براي تو بتپه ، قلب تو چطور ؟...

265. اگر به سيخ کشيدنت ... ناراحت نباش ، بدون که خيلي جگري !!...

266. سلام ، من از اداره گاز مزاحم ميشم ، اجازه ميديد لپتون رو يه گاز بگيرم !!...

267. آبي تر از آنيم که بيرنگ بميريم ، از شيشه نبوديم که با سنگ بميريم ، تقصير کسي نيست که اين گونه غريبيم ، شايد که خدا خواست که دلتنگ بميريم ...

268. تو اين دنياي نامرد يه دختر نابينا بود که يه دوست پسر داشت ، دختره دوست پسرش رو خيلي دوست داشت ، بهش ميگفت: اگه من دوتا چشم داشتم واسه هميشه باهات مي موندم ، يه روز يه نفر پيدا شد که چشماشو داد به دختره ، دختره وقتي تونست دوست پسرش رو ببينه ، ديد که اون هم نابيناست ،

به پسره گفت: ديگه نمي خوامت از پيش من برو ، پسره وقتي داشت ميرفت ، لبخند تلخي زد و با اشک گفت: مواظب چشماي من باش ! ...

269. يک تکه سلام ، دو فنجان مکث و چند نقطه چين به احترام نام قشنگت ...

270. سلام همسفر ، سلام اولين ستاره ايست که به مخاطب چشمک ميزند ...

271. در مسير عشق حتي اگر به بهانه ي نگاه کردن به پشت سرت هم برگردي ، عاشقي ات تا دنيا دنياست زير يک سوال پر رنگ و بي جواب ميرود ...

272. مرگ يعني بداني کسي برايت مي ميرد يا لا اقل به عشق تو نفس مي کشد و بعد زندگي را هم دوست نداره چه رسد بي تو زندگي کردن را ...

273. گرچه ياران فارق اند از ياد من ، از من ايشان را هزاران ياد باد ...

274. زيبا ، من يه عمره ديوونه ي حرفهاي توام ، عاشق امروز و قربوني فرداي توام ...

275. هر کودک با اين پيام متولد مي شود که: خدا هنوز از انسان نا اميد نشده است ...

276. نمي خوام چشماي تو ابري باشه ، نمي خوام توي لحظه هاي بي کسي دست نوازش بر سرت نباشه ، با تو دنيا بهشتمه ، حتي جهنم هم واسه ام بهشته ...

277. اگه يک روز بغض گلويت رو فشرد ، خبرم کن ... قول نميدم که بخندونمت ، ولي مي تونم باهات گريه کنم ...

278. من غريبه ي ديروزم ، آشناي امروز و فراموش شده فردا ! پس در آشنائي امروز مي نگرم تا در فراموشي فردا يادم کني ...

279. مهرباني را وقتي ديدم که کودکي مي خواست آب شور دريا را با آب نباتش شيرين کند ...

280. ميگم تو رو کم دارم ، ميگم يه عالمه غم دارم ، ميگم که خيلي دوستت دارم ...

281. زيبا ، تابستان چشمانت هميشگي ست ، پلکهايت را نبند ، سردم مي شود ...

282. زندگي شهد گل است ، زنبور زمان مي مکدش و آنچه مي ماند ، عسل خاطره هاست ...

283. مستي را بهانه کردم و گريستم تا ندانند ديوانه کيستم ...

284. عشق را دوست دارم نه به اندازه اي که تو را شرمنده روزگار کند ...

285. فرشته از سنگ ميپرسه: چرا از خدا نمي خواي که تو رو انسان کنه ؟ سنگ ميگه: هنوز اينقدر سخت نشدم که انسان بشم ...

286. در پشت ديوار اميد با گاو آهن دلواپسي ، مزرعه ي هستي ام را شخم ميزنم و براي دلخوشي ، بذر خيالت را مي پاشم و هميشه ي خدا وقت برداشت ، حسرت درو ميکنم و غم ميخورم ...

287. وقتي رفت اشکهامو ريختم تا پشيمونش کنم ، اما اون حتي نگاهم نکرد ، بهتر اينه که بريزم اشکهامو پشت سرش - تا شايد نباشه واسه هميشه سفرش ...

288. گفتي خورشيد رو دوست داري ، ولي عينک ميذاري! ، گفتي بارون رو دوست داري ، ولي چتر روي سرت ميگيري! ، حالا اگه به من بگي: دوستت دارم ، من نبايد بترسم ؟ بايد باور کنم ؟...

289. انسان موفق بر زمين مي خورد اما بر زمين نمي ماند ...

290. به اندازه مولکول هاي هيدروژن آب دوستت دارم ، به اندازه ي منو اکسيد هواي تهران مي خوامت ...

291. به بنده خدا التماس نکنيد ، که اگه بر آورده شود منت است و اگه بر آورده نشود خفت ... ، به خدا التماس کنيد که اگه بر آورده شود رحمت و اگه بر آورده نشود حکمت ...

292. زندگي را دوست دارم بخاطر غربتش ، غربت را دوست دارم بخاطر غريبيش ، غريبي را دوست دارم چون خود غريبم ...

293. خوشبختي داشتن دوست داشتني ها نيست ، خوشبختي دوست داشتن داشتني هاست ...

294. من از چشمان خود آموختم رسم محبت را ، که هر عضوي به درد آيد ، بجايش ديده گريد ...

295. گفتي به اندازه ستاره ها دوستت دارم ، به آسمون نگاه کردم ، همه جا ابر بود ، بدون هيچ ستاره اي ...

296. گفتم آرزو دارم تو مال من بشي يه روزي ، گفتي تو اين دنياي بي رحم کي به آرزوش رسيده ؟ ...

297. الا اي همنشين دل که يارانت برفت از ياد ، مرا روزي مباد آن دم که بي ياد تو بنشينم ...

298. از خدا نخواه در دنيا کسي باشي ، بخواه که تمام دنياي کسي باشي ...

299. نميذارم کسي شبها بالاي سرت لالائي بخونه ، نميذارم دلي که مال منه پيش بيگانه امانت بمونه ...

300. زيبا سلام ، پرچم کمک داور سرنوشت مدتهاست به علامت در آفسايد ماندن شادي هايم بالاست ...



شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 1 تا 50 را در قسمت اول بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 51 تا 100 را در قسمت دوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 101 تا 150 را در قسمت سوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 151 تا 200 را در قسمت چهارم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 201 تا 250 را در قسمت پنجم بخوانید


201. اگه بخوام دور دنيا رو در 80 روز بزنم ، 80 روز دور تو مي گردم ، چون تو دنياي مني ...
202. اگه نيوتن قبل از مرگش چشمهي تو رو ديده بود ، معني حقيقي جاذبه رو مي فهميد !!...

203. سه نفر تو دنيا خيلي حال مي کنند ، اوني که به عشقش ميرسه ، اوني که بهش ارث ميرسه ، اوني که اس ام اس من بهش ميرسه !!...

204. همين الان انگشت هات رو مشت کن ... ... ... مشت! ... ... ... حالا محکم بزن تو چشام تا کور شم ، دوري ات رو نبينم !!...



205. اي دل اندر بند زلفش از پريشاني منال ، مرغ زيرک چون به دام افتد تحمل بايدش ...

206. زنگ در خونه تيم ، هر کي مي خواد تو رو ببينه ، اول بايد ما رو بزنه !!...

207. هزار دستگاه ريو ، صد دستگاه آپارتمان ، هزار سکه طلا و ميلياردها ريال اسکناس دو هزار توماني فداي يه تار موي گلي مثل تو !!...

208. گويند: خدا هميشه با ماست ... ، نکنه غم تو خدا باشي ؟...

209. اگر روزگاري شان و مر تبه ات پائين آمد ، نا اميد نشو ، زيرا آفتاب هر روز هنگام غروب پائين ميرود تا بامداد روز ديگر بالا بيايد ...

210. غمم يکي بود ، دو تا شد ، نا شکري کردم ، سه تا شد ...

211. کاش مي شد اشک را تهديد کرد ، مهلت لبخند را تمديد کرد / کاش مي شد در ميان لحظه ها ، لحظه ديدار را نزديک کرد ...

212. قد هزارتا قابلمه ، با هر چي لب تو عالمه ، مي بوسمت قبل از همه ، به شرطي که بهم بگي: دوستت دارم يه عالمه ...

213. دوستت دارم ، تو مي خواهي مرا / باز مي ترسم ، نمي دانم چرا؟...

214. واي اگر روزي فراموشم کني ، با غم هجران هم آغوشم کني ، واي اگر نامم بميرد بر لبت ...

215. دستت رو بکن تو موهات ... ... ... يه تارش رو بگير دستت ... ... ... همين رو به يه دنيا نميدم ...

216. در ديار تنهائي دو چيز را دوست دارم: شاخه گل رز و تو رو ، شاخه گل رز را براي تو و تو را براي خودم ...

217. زندگي يک ديکته است ، هي اشتباه ميکني و هي پاک ميکني... ، ولي امان از وقتي ...

218. عشق از دوستي پرسيد: تفاوت من و تو در چيست؟ دوستي گفت: من ديگران را به سلامي آشنا مي کنم ، تو با نگاهي... ، من آنان را به دروغ جدا مي کنم ، تو با مرگ ...

219. شنيدم از قصابي عباس آقا يه جيگر دزديدن ، نگرانت شدم !!...

220. راز شادي در لبخندي است که بتواند غمگيني را تسلي دهد ...

221. زندگي 2 چيز به من آموخت: آرزوي مرگ و مرگ آرزو ...

222. آنقدر آرزو به گور بردم كه محلي براي جسدم باقي نماند ... (پرويز شاپور)

223. ماهي منزوي در دريا هم تنگش را ترک نمي کند ...

224. حباب اگه نفس بکشه ، مي ميره ...

225. اسب تازي در طويله گر ببندي پيش خر ، رنگشان همگون نگردد ، طبعشان همگون شود ...

226. آئينه را شکستم ، او مرا خورد کرد ...

227. هيچ چيز تکرار نمي شود و عمر تمام مي شود ، پس چه خوب است در کنار هم بودن ...

228. هيچ وقت مغرور نشو ، برگها وقتي مي ريزند که فکر مي کنند طلا شده اند ...

229. اگه يه روز نتونستي گناه کسي رو ببخشي ، بدان که از بزرگي گناه او نيست ... ، از کوچکي قلب تو ست ...

230. اين گونه زندگي کن: شاد اما دلسوز ، ساده اما زيبا ، مهربان اما جدي ، سبز اما بي ريا و عاشق اما عاقل ...

231. اگه کليد قلبي رو نداري قفلش نکن ، اگه خداحافظي در راهه سلام نکن ، اگه کسي رو دوستش داري قلبش رو نشکن و اگه دستي رو گرفتي رهايش نکن ...

232. وقتي به دنيا مياي در گوشت اذان ميگن ، وقتي ميميري بر بدنت نماز مي خونن ، زندگي چقدر کوتاهه ، فاصله اذان تا نماز ...

233. دوستهاي خوب آدم مثل ستاره هاي آسمون مي مونن ، حتي اگه نتوني ببي نيشون ، خيالت راحته که سر جاشون هستن ...

234. گاهي يه خونه ساده و گلي به تموم دنيا مي ارزه ...

235. تنها به همان وسعت و عمقي که بتوانيد خود را دوست بداريد ، ديگران را مي توانيد دوست داشته باشيد ...

236. عشق يعني: انتهاي التماس ...

237. سنگ قبرم را نمي سازد کسي / مانده ام در کوچه هاي بي کسي

بهترين دوستم مرا از ياد برد / سوختم ، خاکسترم را باد برد ...

238. ميدوني فرق تو با دمپائي چيه؟ دمپائي لنگه داره ، اما تو لنگه نداري !!...

239. آتش و دريا ... ، من با عشق آشنا شدم و چه کسي اين چنين آشنا شده است؟... هنگامي دستم را دراز کردم که دستي نبود ، هنگامي لب به زمزمه گشودم که مخاطبي نداشتم و هنگامي تشنه ي آتش شدم که در برابرم دريا بود و دريا بود و دريا و دريا ... ( دکتر شريعتي )

240. نسيم که ديد مثل تو مهربون نيست ، عاشقي رو گذاشت کنار و باد شد ...

241. زندگي مانند شنا کردن است ، اگر خسته و نا اميد شوي ، غرق خواهي شد ...

242. نگاه تنها شيء قيمتي است که صاحبش همواره در پي به سرقت رفتن آن است ...

243. تو زندگي هيچ وقت اشتباه نکن ، اگه اشتباه کردي اعتراف نکن ، اگه اعتراف کردي التماس نکن ، اگه التماس کردي زندگي نکن ...

244. پروانه گاهي فراموش ميکنه که يه وقتي کرم بوده ...

245. به آسمون نگاه مي کني پر از ستاره اس ، دوست داري کدوم مال تو باشه؟ ، به اون که کم نورتره قانع باش و قدرش رو بدون ، چون به اوني که پر نورتره همه نگاه مي کنند ...

246. ما را يک دل از خوبان جدا نيست / ولي صد حيف خوبان را وفا نيست

به دوستان دل سپردن کار سهل است / ز دوستان دل بريدن کار ما نيست ...

247. چشم پوشيدن فريبنده ترين طريقه از دست دادن است ...

248. فراموش کن چيزي را که نمي تواني به دست آوري ، و به دست آور چيزي را که نمي تواني فراموش کني ...

249. جير جيرک به خرس گفت: عاشقت شدم ... ، خرس گفت: الان وقت خواب زمستاني است وقتي بيدار شدم در باره اش صحبت مي کنيم ... ، وقتي بيدار شد جير جيرک رو نديد ... ، خرس نمي دونست جير جيرکها سه روز بيشتر عمر نمي کنند ...

250. آنچه انسان را به مقصود مي رساند ، عزم و اراده است نه تمنا و آرزو ... ( کافکا )

شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 1 تا 50 را در قسمت اول بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 51 تا 100 را در قسمت دوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 101 تا 150 را در قسمت سوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 151 تا 200 را در قسمت چهارم بخوانید



151. سالها دل طلب جام جم از ما مي کرد ، و آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي کرد ...

152. عشق يعني تشنگي آموختن ، در کنار آب لب را دوختن / عشق يعني با خدا ساغر زدن ، در جنون پيمانه ي آخر زدن ...

153. يه نصيحت: مواظب خودت باش ، يه خواهش: اصلا عوض نشو ، يه آرزو: فراموشم نکن ، يه دروغ: تو رو دوست ندارم ، يه حقيقت: دلم برات تنگ شده ...



154. ستاره ها را چگونه مي توان ديد ، زيرا که آواز باران نويد با تو بودن را مي دهد ...

155. تا حالا کفش هات رو نگاه کردي؟... ، دوتا عاشق ، دو همراه که بي هم مي ميرن ، با هم خاکي ميشن ، بدون هم زبر بارون نميرن... کاش آدمها کمي از کفش هاشون ياد بگيرن...

156. به همه لبخند بزن ، اما براي يک نفر بخند... ، همه رو دوست داشته باش ، اما به يک نفر عشق بورز... ، تو قلب همه باش ، اما قلبت مال يک نفر باشه...

157. با سلام ، من از اداره برق مزاحم ميشم... ، متاسفانه شما شاکي خصوصي دارين... ، برق چشاتون يه نفر رو کشته !!...

158. اگه عادت داري شبها بري رو پشت بام ستاره ها رو بشماري ، امشب نرو... ، چون ممکنه ببيننت و فردا رو عيد فطر اعلام کنند !!...

159. روزي که گفتي: دوستت دارم ، گفتم: بلندتر بگو نشنيدم... ، روزي که گفتي: ديگه دوستت ندارم ، گفتم: هيس چرا داد ميزني؟!...

160. زين همه خوبان به يک دلدار دل بستن چرا؟ / بر يکي پيوستن و از جمله بگسستن چرا؟

هر بهاران در چمن رويد هزاران تازه گل / در عزاي يک گل پژمرده بنشستن چرا؟

يار پيمان وفا را چون به جامي مي شکست / عهد اين پيمان شکن يک عمر نشکستن چرا؟

خوب رويان عاشق دل خسته سيم و زرند / بهر اين حق نا شناسان جان و دل خستن چرا؟...

161. يک سنگ کافيست براي شکستن يک شيشه ، يک حرف کافيست براي شکستن يک دل ، يک ثانيه کافيست براي عاشق شدن و يک دوست مثل تو کافيست براي همه عمرم ...

162. کاش ميدانستي انتظار ديدن تو چه مجازاتي است ... ، شايد ديگر چشم به راهم نمي گذاشتي ...

163. آنگاه که ضربه هاي تيشه زندگي را بر ريشه آرزوهايت حس ميکني ، به خاطر بياور که: زيبائي شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است ...

164. عمر عزيز است ، صرف غم نتوان کرد / جانا بر خويشتن ستم نتوان کرد ...

165. تا که آن خنجر مژگان ديدم / سرنوشت دل خود سنجيدم ...

166. بيادت امشب باده مي نوشم که با دردت هم آغوشم ...

167. يادم باشه که يادت باشه که يادم بياري که يادت بدم که ياد بگيري که يادم بياري که هميشه به يادتم و يادت هيچوقت از يادم نميره ، اين رو يادت باشه !!...

168. در صفحه شطرنج زندگي ، همه مهره هيم مات مهربانيت شد و من همه چيز رو به تو باختم ...

169. مي کشمت سوي خويش ، اين کشش قلبهاست / قلب تو گر آهن است ، قلب من آهنرباست ...

170. پيله بستن در دل تو کار پروانه شدن بود ...

171. زمستان بهانه ست ، برف از آسمون خسته ميشه ... ، پائيز بهانه ست ، برگ از درخت سير ميشه ... ، اس.ام.اس بهانه ست ، دلم برات تنگ ميشه ...

172. يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم / وقت پرپر شدنش سوز و نويي نکنيم ، پر پروانه شکستن هنر انسان نيست / گر شکستيم ز غفلت من و مائي نکنيم ، يادمان باشد سر سجاده عشق جز براي دل محبوب دعائي نکنيم / طلب عشق ز هر بي سر و پائي نکنيم ...

173. يه سمبوسه تقديم به تو ... ، دو حرف اولش مال دشمن هات ، بقيه اش مال خودت ...

174. هرگز لبخند را ترک نکن ، حتي وقتي ناراحتي ... ، چون هر کسي امکان داره عاشق لبخند تو باشه ...

175. انگشت شستت رو بذار روي بند اول انگشت اشاره ات ... ، دلم برات اينقدر شده !!...

176. شهريارا ! ، بي حبيب خود نمي کردي سفر؟... ، اين سفر راه قيامت ميروي تنها چرا؟...

177. عشق سپيده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق ...

178. اگه يه وقتي تو کوچه پس کوچه هي قلبم گم شدي سعي نکن از کسي آدرس بپرسي ، چون جز تو کسي اونجا نيست ...

179. تو که يک گوشه چشمت غم عالم ببرد ، حيف باشد که تو باشي و مرا غم ببرد ...

180. بمان پيشم و جوانه زن در باتن بي ساحل من ، من در حسرت يک شکوفه ام اي باغبان خاطره اينجا کوير نيست من دشت توام ساليان سال ، در اين اتاق منم و يک ميز تحرير و قاب خالي ، مي گذرد شب قطبي من ، شعرم دارد جان ميکند دستت کو؟ ، چشمانم تار شده اند و شب فرو ريخت در يک قطره اشک ، بمان پيشم ...

181. عاشق نبودي تو ، من عاشقت بودم ، آرام و آسوده در خواب خوش بودي ، يک لحظه من بي تو هرگز نياسودم ، من با نفس هايم نام تو را خواندم ...

182. عاشقم من عاشق ستاره صبح ، عاشق ابرهاي سرگردان ، عاشق روزهاي باراني ، عاشق هر چه نام توست بر آن ...

183. برو بالاي پشت بام ببين باد از کدوم طرف مياد ، صورتت رو بگير طرفش ... يه بوس فرستادم بگيرش !!...

184. فرشته ها وجود دارند اما گاهي اوقات چون بال ندارند ما بهشون ميگيم: دوست ... ، دوست من چطوري؟...

185. وقتي معلم ازم پرسيد: عشق چند بخشه؟ گفتم: يک بخشه ... اما حالا مي فهمم که عشق سه بخشه: 1.عطش ديدن تو 2.شوق با تو بودن 3. اندوه بي تو بودن ...

186. بچه که بودم تا 10 مي شمردم ، آخه خيال مي کردم آخر همه چيز دهه ، حالا نمي دونم آخر دوست داشتن چنده ؟... اما مي خوام بگم: دوستت دارم قد ده تاي بچه گيام ...

187. درديست جاودانه ... در بي کسي شکستن ...

188. هيچ وقت دل به کسي نبند ، چون اين قدر اين دنيا کوچيکه که توش دوتا دل کنار هم جا نميشن ... ، ولي اگه دل بستي هيچ وقت ازش جدا نشو ، چون اين دنيا اون قدر بزرگه که ديگه پيداش نمي کني ...

189. ترس از آمدن لحظه وداع ، لذت بودنت را از خاطرم برده است ...

190. هر انساني لبخندي از خداست ، تبريک به تو که زيباترين لبخند خدائي ...

191. همون قدر که ستاره هست ، اگر ماه بود ... ، باز اين آسمون بي تو سياه بود ...

192. ميدوني کي مي فهمي که دنيا دو روزه ؟ وقتي که کسي رو که دوستش داري بهت ميگه: تا آخر دنيا باهاتم !!...

193. من قطره اشکي در اقيانوس مي اندازم ، هر وقت پيداش کردي از عشق تو دست مي کشم ...

194. باور مکن که دلهره هايت اثر نداشت / آشوب درد بود و دل من خبر نداشت

حتي براي مرهم زخم تو نيز هم / يک عمر عاشقانه سرودن اثر نداشت ...

195. ماهي قرمز کوچکي هستم در دل شيشه اي تو ، مواظب باش دلت نشکنه که من مي ميرم ...

196. کوه هاي بزرگ پر از چشمه اند و قلب هاي بزرگ پر از اشک ...

197. مي دوني قشنگ ترين گل دنيا چه شکليه ؟ برو خودت رو تو آئينه نگاه کن مي فهمي ...

198. عشق را هرگز گدائي مکن ، چون چيز خوب را به گدا نمي دهند ...

199. من کاغذتم ، اگه خواستي منو پاره کن! ، اگه اعصابت خورد شد ، منو خط خطي کن! ، اگه گريه کردي ، اشکهات رو با من پاک کن ، ولي منو دور نريز ...

200. عشق نمي پرسه تو کي هستي؟ ، عشق ميگه: تو مال مني ، عشق نمي پرسه اهل کجائي؟ ، عشق ميگه: توي قلب من زندگي مي کني ، عشق نمي پرسه چي کار مي کني؟ ، عشق ميگه: باعث ميشي قلب من به ضربان بيافته ، عشق نمي پرسه چرا دور هستي؟ ، عشق ميگه:هميشه با مني ، عشق نمي پرسه چرا دوستم داري؟ ، فقط ميگه: دوستت دارم ...


شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 1 تا 50 را در قسمت اول بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 51 تا 100 را در قسمت دوم بخوانید
شما می توانید نوشته ها و سخنان عاشقاته شماره 101 تا 150 را در قسمت سوم بخوانید



دهقاني تعدادي گوسفند براي فروش به شهر برد ...

  • نصف آنها را به اضافه نيم گوسفند به يک نفر فروخت
  • نصف گوسفند ها به اضافه نيم گوسفند از گوسفند هاي باقي مانده را به نفر دوم فروخت
  • و نصف گوسفند ها به اضافه نيم گوسفند از گوسفند هاي موجود را نيز به نفر سوم فروخت

و با 3 (سه) گوسفند که باقي مانده بود به ده برگشت ...



او چند گوسفند به شهر برده بود؟









جواب معما:

  • اول: سعي کنيد خودتان جواب معما را پيدا کنيد. (مطمئن باشید سره کاری نیست)
  • دوم: در زير جواب اين معما آورده شده است ولي براي کمک به اين که شما خودتان سعي کنيد معما رو حل کنيد و به راحتي جواب رو در قسمت زير پيدا نکنيد ، تعدادي لينک در زير آورده شده که فقط يکي از آنها شما رو به جواب اين معما مي رساند ...

لینک شماره 1                                 لینک شماره 2                                لینک شماره 3
لینک شماره 4                                 لینک شماره 5                                لینک شماره 6
لینک شماره 7                                 لینک شماره 8                                لینک شماره 9




طراحی شده توسط زنورس | تبدیل شده توسط قالبهای پلاس